در روزهای اولِ ورود به استرالیا، آنقدر همهچیز تازگی دارد که جای خالی هیچکس و هیچچیز را حس نمیکنید. از هیجان کشف محوطهی دانشگاه گرفته تا قدم زدن در خیابانهای جدیدی که همه چیز در آنها تازگی دارد. سرتان شلوغ است، ذهنتان مشغول! اما این حس، همیشه باقی نمیماند…
احتمالاً حوالی هفتهی سوم یا چهارم، در یک بعدازظهر آرام یا شبی ساکت، هیولای دلتنگی در خانهتان را میزند. بیاجازه وارد میشود، روی سینهتان مینشیند، و با خاطرات خانه، خانواده، و زبان مادری، خفهتان میکند. همانجاست که غربت را با تمام وجود لمس میکنید. این مقاله برای همان لحظات است. برای وقتی که دلتان هوای خانه، دست پخت مادرتان، زبان فارسی و صدای دوستانتان را کرده است.
در ادامه، چند راهکار برای کنار آمدن با دلتنگی در استرالیا در هنگام تحصیل را میخوانید. راهکارهایی نه از جنس حرف، بلکه از جنس تجربهی واقعی دانشجویانی که از دل همین مسیر عبور کردهاند.
7 راهکار دلگرم کننده برای مهار دلتنگی در استرالیا هنگام تحصیل

در استرالیا دلتنگی سراغتان میآید؛ بیهشدار و بیدعوت. اما راههایی برای مهارش نیز وجود دارد: از ساختن یک روتین سادهی صبحگاهی گرفته تا پیدا کردن همصحبت در یک گروه دانشجویی، از زنده نگه داشتن گوشهای از ایران در دل زندگی روزمره، تا جستوجوی کمک در دل سیستم مشاورهی دانشگاهها. در ادامه، هفت راهی را میخوانید که دانشجویان مهاجر با آنها، روزهای سخت دلتنگی را گذراندهاند و از دل غربت، برای خودشان خانه ساختهاند.
1. ساختن روتین روزانه در استرالیا؛ اولین سپر روانی برای مدیریت دلتنگی دانشجویی

دلتنگی دقیقاً همانجایی سراغتان میآید که ذهن، بیکار است. همانوقتی که نمیدانید بعد از بیدار شدن باید چه کنید، یا وقتی روزتان بدون ساختار میگذرد. ذهن سرگردان، زود به گذشته پناه میبرد. به خانه. به مادرتان. به پیادهروهای تهران. به همین علت، معتقدیم داشتن روتین روزانه، فقط یک برنامهریزی ساده نیست؛ بلکه یک ابزار روانی واقعی برای حفظ تعادل ذهنیتان در غربت است.
نکات کاربردی زیر برای ساختن روتین روزانه هنگام تحصیل در استرالیا کمکتان میکند:
- برنامهی روزانهتان را با یک «شروع ثابت» آغاز کنید؛ مثلاً هر روز ساعت ۸:۳۰ پیادهروی یا خرید قهوه از همان کافهای که باریستای آن حالتان را میپرسد.
- حتماً یک برنامه هفتگی نیمهاجتماعی در تقویم داشته باشید؛ مثل شرکت در کارگاههای دانشگاه، باشگاههای دانشجویی، یا گروههای Meetup. اینها «نقاط لنگر روانی» هستند که باعث میشوند حس نکنید در خلا زندگی میکنید.
- زمان «تماس با خانواده» را محدود و منظم نگه دارید. نه اینکه کم حرف بزنید، بلکه «ساعت مشخص» داشته باشید تا هر وقت دلتان تنگ شد، ذهنتان بداند: امشب ساعت ۸، تماس داریم. همین حس انتظار، خودش آرامشبخش است.
یک تجربه واقعی از دانشجویان ایرانی در سیدنی در رابطه با ساختن روتین برای مواجهه با دلتنگی را در زیر میخوانیم:
«وقتی تازه آمده بودم، دو هفته اول فقط دنبال کشف شهر بودم. هفتهی سوم که همه چیز عادی شد، احساس پوچی شدید داشتم. بعد تصمیم گرفتم برای خودم یه روتین درست کنم: دوشنبهها باشگاه ایرانیها، چهارشنبهها کافه با همکلاسیها، جمعه صبح، بازار خیریهی محله. فقط با همین سه تا برنامه، تا حد زیادی دلتنگیام مدیریت شد.»
💡 اگر با آمادگی قدم به مسیر بگذارید، کمتر احساس دلتنگی و غربت میکنید. مقاله «در 30 روز اول تحصیل در استرالیا چه میگذرد» به شما کمک میکند که تصویری از آینده داشته باشید و با آمادگی کامل سفر کنید.
2. تنهایی در مهاجرت تحصیلی؛ چگونه با خودتان دوست شوید و رشد کنید؟

تنهایی در کشور غریب، مثل سایه است؛ هر جا بروید، با شماست. نه برای اینکه شما را بترساند، بلکه چون قرار است چیزی به شما یاد بدهد. هنگام تحصیل در استرالیا، شاید روزهایی بیاید که گوشیتان کاملاً ساکت بماند: نه پیامی، نه زنگی و نه کسی که بپرسد “رسیدی؟” یا “ناهار چی خوردی؟” اما این تنهایی، یک فرصت است. از طریق راهکارهای زیر میتوانید تنهایی در استرالیا را به یک فرصت رشد و بلوغ تبدیل کنید:
- در خلوت خود، دوباره خودتان را پیدا کنید.
وقتی هیچکس دور و برتان نیست که تعریفتان کند، بالاخره مجبور میشوید از خودتان بپرسید: “من چه کسی هستم؟ چه چیزی من را آرام میکند؟ برای چه چیزی اینجایم؟” و درست همانجا، در دل همین سؤالات، اولین نشانههای استقلال روانی و بلوغ احساسی شما جوانه میزند. - تنهایی را تبدیل به آیین کنید، نه اجبار
برای کنار آمدن با دلتنگی، بهجای جنگیدن با تنهایی، آن را به آیینی شخصی تبدیل کنید. مثلاً هر شنبه صبح به همان کافهی دنج و زیبای گوشهی خیابان بروید، قهوه بنوشید و با خودتان وقت صرف کنید. یکی از دانشجویان ایرانی هنگام تحصیل در استرالیا میگفت: «هر روز غروب، نیمساعت در پارک Centennial مینشینم. هدف خاصی ندارم. گاهی فقط به درختها نگاه میکنم. این سکوت عجیب، بعد از مدتی شد نقطهی آرامشم. از همونجا یاد گرفتم چطور به خودم تکیه کنم.»
- به خودتان یادآوری کنید که این «فصل تنهایی» دائمی نیست.
مهاجرت درست مثل فصلها میگذرد. شما الان در فصل خزان روابط گذشته هستید؛ ولی بهار روابط تازه نزدیک است. در مدت تحصیلتان در استرالیا، این موضوع را باید هر روز به خودتان یادآوری کنید.
3. حفظ هویت ایرانی در استرالیا؛ راهی برای کاهش دلتنگی فرهنگی و عاطفی

گاهی دلتنگی، فقط برای آدمها نیست؛ گاهی دلتنگ بوی خورش قورمهسبزی میشوید، یا دلتنگ ترافیک بیرحم ولی آشنای خیابان ولیعصر، دلتنگ نوای اذان ساعت ۱۲. اما جالب است بدانید که در قلب شهرهای بزرگ استرالیا، رگههایی از این ایرانِ کوچک هنوز جاریست؛ و گاهی همین رگهها تبدیل به پناهگاه شما از دلتنگی میشوند.
- عضو جامعهی ایرانیان در استرالیا شوید. (مثل یک خانوادهی غیررسمی)
در سیدنی، ملبورن، یا حتی پرت، انجمنهای ایرانی زیادی وجود دارند؛ از کانونهای فرهنگی گرفته تا گروههای تلگرامی و دورهمیهای خودجوش در پارک یا کافیشاپ. عضویت در آنها، باعث میشود به ریشههایتان متصل بمانید. - یک تکه از ایران را با خود به استرالیا بیاورید!
هر ایرانی، یک گوشهی کوچک از ایران را در دلش دارد. یکی از چیزهایی که میتواند دلتنگی را مهار کند، داشتن یک «یادگار شخصی» از ایران است. نه لزوماً چیزی فیزیکی؛ گاهی یک عادت، یک آهنگ قدیمی، یا حتی یک دفترچهی یادداشت با خط پدر میتواند نقطهی اتصال باشد. این «داراییهای کوچک و عاطفی»، حکم ستونهای پنهان روان را دارند؛ تکیهگاههایی که در دل غربت، سُر خوردن به درهی دلتنگی را متوقف میکنند.
- فرهنگ خودتان را با خود بیاورید.
لازم نیست برای سازگاری با جامعهی جدید، خودتان را از ریشه جدا کنید. یکی از دانشجوهای ایرانی در دانشگاه مککواری تعریف میکرد: «اولش فکر میکردم برای جا افتادن باید همه چیز ایرانی را کنار بگذارم. ولی وقتی با چند تا از بچههای ایرانی یک گروه دوستی ساختیم و گاهی آخر هفتهها با هم آش رشته درست میکردیم یا حافظخوانی برگزار میکردیم، نهتنها احساس دلتنگی کم شد، بلکه حس کردم اینجا، جاییست که میتوانم هم ایرانی بمانم، هم جهانیتر شوم.»
💡 وقتی حس میکنید با فرهنگ استرالیا غریبهاید، دلتنگی بیشتر به جانتان چنگ میزند. مقاله «چطور با شوک فرهنگی در استرالیا کنار بیاییم» به شما برای آشنایی با این فرهنگ کمک میکند تا زودتر با محیط اخت شوید.
4. مدیریت تماس با خانواده؛ حفظ ارتباط بدون غرق شدن در گذشته

در روزهای اول، تماس تصویری با خانواده مثل یک مُسکن سریعالاثر عمل میکند. دیدن چهرهی پدر، شنیدن صدای مادرتان، یا حتی فقط نگاهکردن به فضای آشنا پشت سرشان، آرامبخش است. اما اگر هر شب ساعتها با ایران صحبت کنید، ذهن و دلتان در گذشته میماند.
قانون نانوشتهی زندگی دانشجویی در غربت این است: ارتباط را حفظ کنید، اما اجازه ندهید همین ارتباط مانع ساختن آیندهتان شود. پس برنامهای منظم برای تماسها بچینید. مثلاً هفتهای دو یا سهبار، در ساعت مشخص. نه آنقدر کم که دلتان برای صداهای آشنا تنگ بماند، نه آنقدر زیاد که زمان و انرژیتان از زندگی جدیدتان ربوده شود.
5. روابط اجتماعی در دانشگاه؛ پادزهر دلتنگی برای دانشجویان بینالمللی

روابط انسانی، بهترین پادزهر برای دلتنگی است. با راهکارهای زیر میتوانید قدمهای کوچکی برای ساختن روابط در استرالیا بردارید؛ روابطی که در دل غربت، حس تعلق را زنده میکنند:
- از برنامههای فرهنگی دانشگاه در استرالیا به عنوان پل ارتباطی استفاده کنید.
در دانشگاههای استرالیا برنامههای جالبی کارگاههای فرهنگی، نشستهای دانشجویی، گروههای زبان، باشگاههای کتابخوانی، و حتی جلسههای دورهمی با قهوه برگذار میشوند. پیشنهاد میکنیم حتماً در این برنامهها شرکت کنید تا کمتر دچار احساس دلتنگی در استرالیا شوید. بعلاوه، برخی دانشگاهها برنامهای دارند به نام دوستیار (Buddy Program) دارند. در این برنامه، دانشگاه شما را با یک دانشجوی قدیمیتر آشنا میکند تا در روزهای شروع تحصیلتان، راهنمایتان باشد.
- منتظر نمانید کسی شما را پیدا کند؛ شما قدم اول را بردارید.
در استرالیا، ساکتبودن دیگران همیشه نشانهی بیعلاقگی نیست. خیلیها بلد نیستند چطور گفتوگو را آغاز کنند. وقتی شما پیشقدم میشوید، گاهی هم خودتان و هم او را از تنهایی نجات میدهید! کافی است بعد از کلاس از کسی بپرسید: «میخواهی یک قهوه بخوریم؟» همین دعوت ساده، گاهی شروع یک دوستی بلندمدت میشود. یکی از دانشجویان ایرانی در دانشگاه آدلاید تعریف میکرد:
«شبی که خیلی دلم گرفته بود، توی گروه دانشجوهای ایرانی نوشتم: “کسی فردا میره بازار ایرانیها؟” دو نفر جواب دادند. با یکیشان هنوز دوست صمیمیام. گاهی فقط یک جملهی ساده، میشود شروع یک رابطهی واقعی.» در دل غربت، دوستی میتواند جای خیلی چیزها را پر کند تا احساس کنید تنها نیستید.
- در برنامههای هفته اول دانشگاه (Orientation Week) شرکت کنید.
بیشتر دانشجویانی که در هفتهی اول (هفتهی آشنایی با دانشگاه یا Orientation Week) در برنامهها شرکت میکنند، شانس بالاتری برای شکلگیری روابط پایدار دارند. یکی از دانشجویان ایرانی در دانشگاه نیو ساوت ولز تجربه خود از ایجاد ارتباطات جدید در هفته اول دانشگاه را اینطور بیان میکند: «در اولین تور کتابخانه شرکت کردم. با دختری از مالزی آشنا شدم که او هم تنها بود. حالا دو سال است با هم همخانهایم.»
💡 اکثر دانشجویان میگویند هفته اول دانشگاه در استرالیا مهمترین قسمت مسیر است. اگر این هفته را درست بگذرانید، خیلی زود با محیط تحصیلی در استرالیا اخت میشوید. مقاله «در هفته اول دانشگاه استرالیا چه کارهایی انجام دهیم؟» کمکتان میکند تا در روزهای ابتدایی ورودتان بهجای حس سردرگمی، گامهای درست و حساب شده بردارید.
6. دریافت مشاوره دانشجویی در استرالیا؛ اگر احساساتتان از کنترل خارج شد
هنگام تحصیل در استرالیا، بعضی غروبها هستند که آدم نمیخواهد هیچکس را ببیند. حتی نمیخواهد تلفن را جواب بدهد. فقط میخواهد روی تخت دراز بکشد، به سقف خیره شود، و با خودش فکر کند که «آیا تصمیم به تحصیل در کشوری دیگر، اشتباه بود؟»
اگر چنین روزهایی آمدند، نترسید و از آنها فرار نکنید. تنها کاری که باید بکنید این است که کمک بخواهید. این احساس، جزئی از مسیر مهاجرت است. اما قرار نیست بهتنهایی از آن عبور کنید. کمک خواستن، یعنی قبول کردهاید که انسانید؛ نه ابرقهرمان. در دانشگاههای استرالیا، خدمات مشاوره برای دانشجویان بینالمللی رایگان است. در تمام دانشگاههای این کشور، مشاورانی هستند که بدون قضاوت و نسخهپیچی به شما گوش میدهند و راه نشان میدهند. برای دسترسی به این خدمات، لازم نیست کار خاصی بکنید. کافیست وارد پورتال دانشجویی شوید و بخشهایی مثل سلامت دانشجو «Student Wellbeing» یا «Counselling Support» را پیدا کنید. بیشتر دانشگاهها حتی جلسهی اول را بهصورت ناشناس یا آنلاین برگزار میکنند.
دلتنگی شاید نرود، اما شما قویتر میشوید؛ جمعبندی مسیر از غربت تا رشد!
برای دانشجوی ایرانی در استرالیا، دلتنگی قرار نیست یک روز ناگهان تمام شود. قرار نیست درِ خانه را ببندد و برای همیشه برود. اما چیزی که تغییر میکند، شما هستید. شما یاد میگیرید چطور این مهمان ناخوانده را بشناسید، بیآنکه از پا بیفتید. یاد میگیرید چطور با دلتنگی قدم بزنید، برایش چای بریزید، و اجازه ندهید تمام خانهی ذهنتان را اشغال کند.
یاد میگیرید چطور از دل سکوتهای طولانی، ریشههایی تازه بسازید. در دل یک کشور غریبه، در زبان دوم، در دوستیهایی که روزی بیمعنی بودند و حالا شبیه خانواده شدهاند. قرار نیست دلتنگی از بین برود. اما شما بزرگتر، قویتر، عمیقتر میشوید.
البته دلتنگی فقط بخشی از این مسیر است! بخشهای دیگر آن، پر از لحظههای هیجانانگیز، دوستیهای جدید، یادگیریهای تازه و موفقیتهای دلچسب است. اگر میخواهید ببینید زندگی دانشجویی در استرالیا، جدا از لحظههای سخت، چه چهرههای هیجانانگیزی هم دارد، پیشنهاد میکنیم مقالهی «یک روز تحصیلی در استرالیا» را بخوانید. در آن مقاله، زندگی واقعی دانشجویی را از صبح تا شب، بیپرده، روایت کردهایم.