کوئینزلند ؛ دولت و جامعه
چارچوب قانون اساسی ایالت کوئینزلند
کوئینزلند بر اساس نظام وستمینستر اداره میشود. ادارهی این ایالت به کمک فرماندار (نمایندهی منصوب دولت بریتانیا)، شورای اجرایی (شامل کابینه و فرماندار)، مجمع قانونگذاری و قوهی قضاییه انجام میپذیرد.
چارچوب قدرت فرماندار بر اساس قانون اساسی تعیین گردیده است. قضات به وسیلهی فرماندار تعیین میشوند، اما استقلال قوهی قضاییه نیز طبق قانون اساسی مورد تاکید قرار دارد.
کوئینزلند با توجه به داشتن مجلس قانونگذاری در بین سایر ایالات استرالیا یک استثنا محسوب میگردد. محفل دوم قانونگذاری با رایگیری سال 1922 به طور کل ملغی اعلام شد. مجلس قانونگذاری شامل چندین نماینده است، که به صورت سه ساله خدمت مینمایند. اعضا توسط سیستم انتخابات ترجیحی برگزیده میشوند. در ایالت کوئینزلند رای دادن برای تمامی افراد واجد شرایط بالای 18 سال الزامی است.
پیش از این به دلیل عدم تغییر حزب کنترل کنندهی دولت، کوئینزلند مورد انتقاد واقع شدهبود. با اینحال در سالهای اخیر به تناوب یکی از دو حزب اصلی قدرت را در دست گرفتهاند. علاوه بر این، هرکدام از دو حزب بایستی متضمن حقوق احزاب مستقل باشند.
حکومت محلی که بر اساس قوانین دولت محلی اداره میشود، وظیفهی تامین منابع آب، بهداشت و پارکها را به عهده دارد. در برخی موارد حکومت محلی حتی به عنوان تامین کنندهی برق و ارائه دهندهی سیستم حمل و نقل عمومی عمل مینماید.
سیستم قضایی و پلیسی هر دو تحت مدیریت دولت محلی عمل مینمایند. علاوه بر دادگاه عالی، دادگاه محلی، منطقهای و کودکان در این ایالت فعالیت دارند. بررسی پروندههای مدنی و جنایی را نیز همین دادگاهها بر عهده خواهند داشت.
با اینحال وظیفهی دعاوی بین کارگر و کارفرما به عهدهی دادگاه صنعتی است. کمیسیون مبارزه با تبعیض در موارد تبعیض جسنیتی، نژادی، قومیتی و… وارد عمل میشود. مدیریت منابع محیط زیستی نیز بر عهدهی سازمان حفاظت از محیط زیست این ایالت قرار دارد.
رفاه و بهداشت ایالت کوئینزلند
ایالت کوئینزلند از بدنامی خدمات درمانی و بهداشتی خود در قرن 19 فاصله بسیاری گرفته است. میزان امید به زندگی در کنار نرخ مرگ و میر در این ایالت با سایر نقاط استرالیا تفاوت چندانی ندارد. بیماریهای خاصی در این منطقه ریشهکن شده و در زمینهی پیشگیری و درمان سطح اقدامات انجام گرفته بسیار عالی ارزیابی میگردد.
به علت سبک زندگی خاص مردم و آب و هوا، کوئینزلند بالاترین میزان سرطان پوست دنیا را دارد. از اینرو امکانات بسیار زیادی برای تحقیقات در زمینهی سرطان پوست اختصاص یافته است. به عنوان مثال، موسسهی تحقیقات پزشکی کوئینزلند واقع در بریزبن به عنوان یکی از قویترین مراکز پژوهشی سرطان پوست در دنیا شناخته میشود.
خدمات پزشکی و درمانی جامعی به طور گسترده حتی در مناطق حاشیهای وجود دارد. نقاط بسیار دور از دسترس نیز به وسیلهی خدمات پزشکی سلطنتی و آمبولانسهای هوایی، سرویسهای لازم را دریافت مینمایند. در حال حاضر بیشتر مشکلاتی که ایالت کوئینزلند را تهدید میکند، مربوط به وضعیت بهداشتی، نظافت و منازل بومیان این منطقه است.
آموزش ایالت کوئینزلند
سیستم آموزش عمومی ایالت کوئینزلند سکولار بوده و پذیرای افراد 6 تا 15 سال است. مدارس غیر دولتی نیز امکان تحصیل از 4 تا 5 سالگی را به کودکان میدهند. حدود سیدرصد دانشآموزان این ایالت در مدارس خصوصی (که توسط کلیسای روم یا سایر کلیساها اداره میشوند) تحصیل میکنند. این مدارس توسط کمیسیون آموزش کاتولیک مورد نظارت قرار میگیرند.
مدارس خصوصی از طرف ایالت و دولت فدرال پشتیبانیهای مالی مختلفی را دریافت میکنند. افزون بر این، برنامهی پرورش نیروی کار متخصص و تحصیلات عالی نیز بر عهدهی ایالت است.
موسسات آموزش عالی کوئینزلند عمدتا توسط دولت فدرال تامین مالی میگردند. هرچند این اقدام بر اساس مصوبات مجالس قانونگذاری است، اما از آن به عنوان اهرمی در جهت تاثیر بر سمت و سوی تغییرات ساختاری در بعد کلان استفاده مینماید. نتیجهی چنین اقداماتی کاهش تفاوت بین دانشگاهها و ایجاد سیستم آموزشی عالی با فرمی تقریبا انحصاری برای ایالت است.
چهار دانشگاه در بریزبین (دانشگاه کوئینزلند، دانشگاه تکنولوژی کوئینزلند، دانشگاه کاتولیک استرالیا و دانشگاه گریفیث) و یک دانشگاه در هرکدام از شهرهای توومبا (دانشگاه کوئینزلند جنوبی)، سان شاین کوست (دانشگاه سان شاین کوست)، راکهمپتون (دانشگاه کوئینزلند مرکزی) و تاونزویل (دانشگاه جیمز کوک) احداث گردیده است. برخی از این موسسات آموزش راه دور را افزون بر سایر شهرهای ایالت در خارج از مرزهای استرالیا نیز ارائه میدهند. سال 1987 اولین دانشگاه خصوصی کشور در گلد کوست با نام باند یونیورسیتی (Bond University) احداث گردید.
به دلیل فاصلهی زیاد محل زندگی دانشآموزان با مکان فیزیکی مدارس، ایالت کوئینزلند به ارائهی دروس مورد نیاز از راه دور میپردازد. از اینرو در زمینهی آموزش از راه دور به نوآوریهای بسیاری مخصوصا در مقاطع پایین تحصیلی دست پیدا کرده است.
از جملهی این نوآوریها میتوان به آموزش مکاتبهای، مدرسهی رادیویی، تلهکنفرانس، آموزش تلویزیونی، پکیجهای ویدئویی، دستورالعملهای تحت وب، معلمان پروازی، ایجاد واحد متخصص ارتباطات و… اشاره نمود.
فرهنگ ایالت کوئینزلند
به دلیل نرخ بسیار بالای استرالیاییهای ساکن در این ایالت، کوئینزلند کمتر تحت تاثیر فرهنگ مهاجرین کشورهای دیگر قرار گرفته است. فرهنگ خاص استرالیایی در سبک زندگی، ورزش و ساخت و ساز به روشنی در این منطقه دیده میشود.
با این وجود تحت تاثیر رادیو، تلویزیون، مجلات و روزنامههایی که در دورترین نقاط این ایالت نیز نفوذ دارند، رفته-رفته فرهنگ کوئینزلند به سمت جهانی شدن با سبک و سیاق آمریکایی نزدیک میشود.
به هرحال به دلیل سبک خاص زندگی، این منطقه هنرمندان و مشاهیر نامداری را به دنیا معرفی نموده است. رمان نویس معروف دیوید مالوف بدون شک تحت تاثیر زندگی در کوئینزلند موفق به خلق آثاری شگرف در ادبیات گردیده است.
در هر شهر و منطقهای از این ایالت زیبا، گروههایی در زمینهی تولید موسیقی، هنر و رقص فعالیت مینمایند. کمپانیهای فعال در زمینههای مختلف هنری فارغ از شعباتی که در شهرهای گوناگون کوئینزلند احداث کردهاند، بیشتر حول محور بریزبن مرکزیت دارند.
موسسات و سازمانهای عمدهی هنری نظیر بالهی کوئینزلند، اپرای کوئینزلند و ارکستر کوئینزلند در بریزبن فعال هستند. کوئینزلند افزون بر این میزبانی، پایتخت گروههای کوچکتر هنری به عنوان نماد تنوع فرهنگی است. در مناطق دور افتادهی ایالتی نیز علاوه بر دسترسی به تولیدات هنری پایتخت فرهنگی کوئینزلند، به اساتید هنر، باله و رقص دسترسی خواهید داشت.
با توجه به نقش محوری بریزبن به عنوان پایتخت فرهنگی و مهمترین شهر ایالت کوئینزلند، مرکز فرهنگی کوئینزلند که در نزدیکی رودخانهی مشرف به این شهر واقع شده است را باید قلب فرهنگی این منطقه دانست. در کنار سالنهای مجزا برای اجرایهای موزیک، باله و…، وجود گالریهای هنری، کتابخانه و موزهها به این مجموعه ارزش فرهنگی فراوانی داده است.
با توجه به هوای آفتابی، این ایالت بر روی ورزش و سرگرمیهای فضای باز سرمایهگذاریهای عظیمی نموده است. ورزشهای آبی نظیر ماهیگیری، قایقرانی و شنا طرفداران زیادی دارند. از اینرو ساخت و سازهای نزدیک به ساحل به منظور استفاده از چنین موهبتی دور از انتظار نیست.
در نقطهی مقابل اما، محافظهکاران، فعالان صنعت توریست و تفریحات از این ساختوسازها نگرانند و تمام تلاششان را برای محافظت از جزایر ، فوارهها، نقاط ساحلی و… میکنند. با اینحال به دلیل افزایش میزان شهرنشینی و نیاز به توسعهی این مناطق، ناگزیر از هجوم ساختوسازها هستند.
از یک سو جذابیت چنین مکانهایی برای توریستها و شهرنشینها و از سوی دیگر مقاومت نهادهای ذکر شده، موجب شکلگیری چالشی جدی برای مردم این ایالت گردیده است.
تاریخ ایالت کوئینزلند
بر طبق برآوردهای انجام شده در طول اکتشاف استرالیا، حدود 250000 بومی ساکن کوئینزلند وجود داشتهاند. بومیان این منطقه بیشتر در مناطق ساحلی یا کوهستانها ساکن بودهاند. در مناطق اشغالی مرکزی و غربی این ایالت انسانهای زیادی زندگی نمیکردند.
جمجمهی مشهور کشف شده در سال 1884 بر اساس تخمینهای انجام گرفته متعلق به 9000 تا 11000 سال پیش است. با توجه به مطالعات انجام گرفته نیز، بومیان این منطقه احتمالا قدمتی 50000 ساله دارند.
در سال 1606 کاوشگران هلندی و کاوشگر اسپانیایی لوئیس د.تورز شبهجزیرهی کیپ یورک را کشف نمودند. در سال 1770 کاپیتان شهیر بریتانیایی جیمز کوک موفق به ترسیم نقشهی ساحل شرقی استرالیا گشت. او در یادداشتی به رودخانهی بزرگی اشاره داشت که احتمالا به خلیج مورتون (در جنوب شرقی کوئینزلند کنونی) میریزد.
کوک علاوه بر طرح نقشه، تعداد زیادی از دماغهها و جزایر را در طول ساحل نامگذاری نمود. او نهایتا برای نهمین بار در طول سفر خویش در ساحل کوئینزلند کنونی پهلو گرفت. متیو فلیندرز ناخدای انگلیسی ضمن کشف خلیج مورتون، ادعای کوک مبنی ریختن رودخانهای بزرگ در این منطقه را رد نمود. جان اکسلی در 1823 به اکتشاف در خلیج مورتون پرداخت. او با راهنمایی سه ملوان موفق به کشف رودخانهای بزرگ شد؛ وی نام این رود را بریزبن گذاشت.
اکسلی این منطقه را برای بنا نمودن منطقهای جدید دور از سیدنی با قوانین سختگیرانهای انتخاب نمود. در سال بعد ستوان هنری میلر و الن کانینگهام به همراه سیتن محکوم و نگهبانان برای بنا نمودن محل سکونت مورد پیشنهاد به این منطقه آمدند. پس از 6 ماه ایده سکونت در این منطقه رها شده و منطقهی جدیدی که بریزبن کنونی است، در فبریهی 1825 میلادی بنا نهاده شد.
در سالهای بعد جستوجوی این منطقه به وسیلهی کاپیتان پاتریک لوگان و ادموند لوکیر، منجر به پیدا کردن معادن ذغال سنگ شد. کانینگهام در سال 1827 به عنوان اولین اروپایی موفق به کشف منطقهی دارلینگ داونز در غرب هایلند شرقی گشت.
استقرار کیفری در کوئینزلند
به عنوان مجازاتی برای محکومین، استقرار کیفری در بریزبن و سپس ایپسویچ و جزیرهی استرادبروک آغاز گشت. زندگی در این مناطق به طور غیر قابل تحملی سخت (مخصوصا برای افرادی که محکوم به انجام کارهای سخت بودهند) گزارش شده است. مهاجرت به منطقهی خلیج مورتون به شدت منع شده بود؛ چراکه اکثریت مجرمین خطرناک در این منطقه نگهداری میشدند.
در سالهای آغازین تاسیس این منطقه تعداد محکومین بسیار متغییر بود. علیرغم شروع با حدود 30 محکوم در سال 1833، شمار محکومین به بیش از 1100 نفر (شامل 30 زن) رسید. در 1840 مجازات محکومین لغو گردید؛ در این زمان حدود 100 نفر در این منطقه ساکن بودند.
سکونت آزاد در کوئینزلند و استقلال از نیو ساوت ولز
کشف دارلینگ داونز توسط الن کانینگهام موجب موج جدیدی از سکونت در این منطقه شد. این موج همزمان با لغو سکونت اجباری در 1840 باعث تصاحب زمینهای جدید گردید. با مهاجرت اولین ساکنین آزاد در سال 1842 و اقامت در این منطقه فروش زمین معنا پیدا کرد.
به دلیل بعد مسافت و شناخت کمتر این منطقه در سیدنی، تا اواسط دههی 1840 تنها حدود 2000 نفر در این منطقه ساکن شدند.
در 1840 پاتریک لسلی چوپان پیشگام حرکت به سوی این منطقه گردید. اولین مزرعهی کشاورزی بدون حضور میسیونرهای موراوی در سال 1849 تاسیس شد. به این صورت گامهای آغازین برای حرکت مهاجرین جدید در اواسط قرن از سوی بریتانیا به بریزبن شکل گرفت.
با این حال استقلال سیاسی از نیو ساوت ولز تا سال 1859 صورت نپذیرفت. با کشف طلا در سال 1858 و رسیدن مهاجرین به 23520 نفر این منطقه کوئینزلند نام گرفت.
علیرغم کشف زغالسنگ در ایپسویچ به سال 1827 و کشف اولین معدن طلا در سال 1846 تا زمان شکلگیری رسمی ایالت کوئینزلند، هیچ صنعتی در این منطقه وجود نداشت. از سال 1858 تا 1873 شرق و شمال کلنی به وسیله جویندگان طلا به تسخیر درآمد. در این سالها شهرهای کانونا، پیک داونز، گیمپی، راونز وود، چارلترز تاورز و پالمر ریور شکل گرفتند.
در عرض چند ماه نقاط دور افتادهی جنگلی تبدیل به مکانی برای زندگی 10000 نفر شدند. احتمالا اولین ریشهی جنبشهای ضد مهاجرت استرالیا نیز به همین زمان باز میگردد. در این سالها پارلمان بریتانیا نسبت به کارگران چینی و سایر معدنکاران آسیایی و جویندگان طلا اقدامات تبعیضآمیزی را انجام داد.
در 1867 میزان جمعیت اروپایی ایالات به 100000 نفر رسید. حتی در جایی که جستوجوی طلا بینتیجه بود، شهری مانند راکهمپتون به دوران طلایی خود نزدیک میشد. در سال 1882 در درهی مورگان این شهر، کوه طلا و سرب کشف گردید.
در دههی 1860 میلادی مهاجرت به قسمتهای غربی که به آب نزدیک بود، شدت گرفت. سال 1869 پارلمان مصوب نمود به هر فرد 21 سالهای که 25 گوسفند یا 5 گاو داشته باشد، یک مایل مربع زمین داده میشود. این اقدام موجب افزایش هرچه بیشتر مهاجرت به سمت این ایالت گردید.
با اینحال شرایط برای کشاورزان چندان مساعد نبود. انتقال دام و فراوردههای دامی به کندی انجام میگرفت و فاصله تا بازار موجب ضرر و زیان جدی مهاجرین اولیه شده بود.
اولین ریل قطار کوئینزلند در سال 1870 بین ایپسویچ تا دالبی و وارویک کشیده شد. در سال 1873 نیز سرمایهگذاریهای عمده در ایالت ملکه آغاز گردید. با توجه به این مسائل در سال 1880 جمعیت اروپایی این ایالت به 200000 نفر رسیده بود. در آن زمان بزرگترین شهرهای ایالت به ترتیب بریزبن، تاونزویل، توومبا، مککی و راکهمپتون بودند.
صنایع دامداری در دهههای 1860 و 1870 در تمام دارلینگ داونز گسترش یافت. در سال 1880 کلنی حاضر در این منطقه بیش از سه میلیون گاو و هفت میلیون گوسفند داشت. تولید شکر و پنبه نیز که در دههی 1860 آغاز گردیده بود، به شدت افزایش پیدا کرد. با اینحال نزاعهایی نیز بین کشاورزان اولیه و گاوچرانهایی که پیش از آنها به این منطقه آمدهبودند، وجود داشت.
با پاکسازی زمینها از علف هرز نسبت به کاشت محصولاتی که تاکنون در این مناطق کشت نشده بود، اقدام کردند. با افزایش محصولات کشاورزی، دامپروری نیز در این منطقه رونق گرفت. در اوایل دههی 1900 دولت با خریداری زمینهای کشاورزی، سطح زیر کشت گندم، نیشکر و… را افزایش داد.
در حالی که تا سال 1888 ایالت کوئینزلند حتی برای تامین مایحتاج کره خود مجبور به واردات از بخشهای جنوبیتر بود، در سال 1895 به خودکفایی در محصولات لبنی رسید.
بین سالهای 1863 تا 1904 از کارگران ارزانتر جزایر جنوبی در کوئینزلند استفاده میشد. در طول جنگ شهری آمریکا، بعضا افرادی علیرغم میل باطنیشان برای کار در مزارع پنبه از این جزایر به کوئینزلند آورده میشدند.
در طول 1890 پذیرفتن کارگر ارزان قیمت از این جزایر ممنوع گردید. این مساله موجب درگیری بین دو جناح لیبرال و محافظهکار شد. هرچند نهایتا این دستور به دلیل بروز بحران اقتصادی در دههی بعد لغو گردید.
در پایان قرن 19 میلادی با افزایش مزارع کوچک و وام دولت برای به کارگیری روشهای نوین، وابستگی به کارگران ارزان جزایر جنوبی کاهش یافت. این مساله نهایتا به تصویب قانون نژادپرستانه استرالیا کمک نمود. در سال 1901 بر اساس قانون جدید ایالات فدرال استرالیا رسما واردات کارگر ارزان از جزایر جنوبی ممنوع اعلام شد. بین سالهای 1904 تا 1908 بیش از 7000 نفر از افراد بومی جزایر ساکن در استرالیا دیپورت شدند.
با توجه به مسائلی که پیشتر ذکر گردید، جدا کردن نژاد سفید اروپایی از نژاد جزایر بومی به بحثی جدی تبدیل شده بود. چنین بحثهایی در مناطق مرکزی و شمالی کوئینزلند که مزارع نیشکر و معادن طلا در آنها قرار داشت، با اهمیت بیشتری دنبال میشد.
در جایی که زارعین نیشکر خواستار جدایی نژادها بودند، معدنکاران به این موضوع روی خوشی نشان نمیدادند. علت عدم استقبال صنایع معدنی از قوانین نژادپرستانهی استرالیا، نگرانی از مشکلات آتی در دسترسی به کارگر ارزان قیمت غیر اروپایی بود.
کوئینزلند سابقهی رفتارهای نادرستی را نیز از خود در قرن 19 به یادگار گذاشته است. به منظور حفظ و ایجاد مرز در سال 1948 پلیس محلی شکل گرفت. این نیروها به همراه مهاجرینی که در زمینهای خصوصی ساکن شدند، هزاران نفر از مردم بومی را به قتل رساندند.
در سال 1897 بومیان از زمینهای مختلف ایالت به زور به قسمتهایی که توسط دولت در نظر گرفته شده بود، کوچانده شدند. این مناطق تا سال 1985 تحت کنترل دولت قرار داشت، در این زمان کنترل به شورای بومیان داده شد.
با پایان قرن 19 میلادی، افزایش جمعیت، پیشرفت قوانین اجتماعی در اروپا، تاثیر ایدئالیسم سوسیالیست ویلیام لین و مشکلات اقتصادی دههی 1890، موجب افزایش نفوذ اتحادیههای کارگری شد. با قدرت گرفتن حزب کارگر استرالیا تعاریف جدیدی شکل گرفت.
مهمترین رویداد کوئینزلند در این دوره اعتصابات کارگری ناشی از شرایط کار و… بود. این اعتصاب کارگری در نتیجهی دخالت نیرویهای ارتش درهم شکسته شد، اما در نتیجهی آن کاهش ساعات کاری، بهبود شرایط کار و برخی مساعدتهای دولتی به دست آمد.
با اینحال تنشها در محیطهای صنعتی ادامه داشت و نهایتا منجر به اعتصاب عمومی سال 1912 شد. ایالت کوئینزلند به این ترتیب، اولین دولت کارگری جهان را به دست آورد (به مدت شش روز در دسامبر 1899). پس از این رویداد، حزب کارگر قدرت بسیار زیادی به دست آورد و در نتیجه از سالهای 1915 تا 1957 (جز سالهای 1929 تا 1932) دولت را در تصاحب داشت.
در قرن بیستم با پیشرفت کشاورزی، آبیاری، حشرهکشها، ارتباطات و ورود هرچه بیشتر به بازارهای جدید داخلی ژاپن، تولید به اندازهی بسیار زیادی تقویت گردید. کشف رسوبات نقره، سرب و روی در مانت ایسا در سال 1923 با کشف ذخایر بزرگتری در سال 1969 به همراه بود. اورانیوم در مری کالتین و معادن عظیمی از بوکسیت ویپا در طول سالهای 1950 تا 1963 کشف و استخراج شد.
علاوه بر این در دههی 1960 میدان نفت و گاز، معدن زغال بلکواتر و معادن بسیاری در گلادستون به بهرهبرداری رسیدند.
فدراسیون و ایالت کوئینزلند
کوئینزلند با کمترین میزان حمایت رای دهندگان (55 درصد) از شش کلنی به ایالات متحده استرالیا پیوست. علیرغم مخالفت شدید کوئینزلند جنوبی به علت ترس از کاهش ثروت صنایع خود، با توجه به میزان آرای کسب شده در قسمتهای شمالی قانون فدرالیسم به تصویب رسید.
به این صورت طبقهی متوسط ماهیگیر و معدنکار در شکلگیری استرالیا نقش ایفا نمودند. ایالت کوئینزلند بدون احتساب بومیان و جزیرهنشینان در آخرین سرشماری 498129 نفر جمعیت داشت.
زنان سفید پوست کوئینزلند در سال 1905 حق رای را به دست آوردند. سیستم رایگیری چندگانه که بر اساس آن، برخی شهروندان مجاز به دادن بیش از یک رای بودند نیز، در این سال حفظ شد. برای اولین بار سال 1914 در کوئینزلند اجرا و سپس در سایر ایالتها اجرای گردید.
سال 1922 به کمک حزب کارگر که دولت را در اختیار داشت، شورای قانونگذاری لغو گردید. سه سال بعد، بریزبن بزرگ رسما بنیان نهاده شد و بزرگترین شورای شهرداری استرالیا (با اعضایی که تماما به وسیله سفید پوستان انتخاب میشدند.) شروع به کار کرد.
از سال 1915 تا 1929 حزب کارگر به صورت کاملا یکجانبه، دولت را در اختیار داشت. با اینحال افت دستمزدها، افزایش بیکاری و افسردگی اجتماعی باعث به قدرت رسیدن حزب ناسیونالیست در سال 1929 گردید. حزب ناسیونالیست با لغو تجارت دولتی، موفق به تاسیس اداره اقتصاد شدند.
ایرین لانگمن در سال به قدرت رسیدن حزب ناسیونالیست، به عنوان اولین زن تاریخ کوئینزلند به پارلمان ایالت راه یافت. حزب ناسیونالیست نهایتا موفق به غلبه بر وضعیت افسردگی اجتماعی حاکم بر کوئینزلند نشد و قدرت را واگذار نمود.
حزب کارگر سعی در بهبود شرایط اقتصادی به وسیلهی سرعت بخشیدن به اجرای پروژههای بزرگ نمود. پروژههای بنیادینی نظیر ایجاد پل بریزبن، سد سامرست و دانشگاه سنت لوشیا در این زمان انجام شد.
مشکلات اقتصادی در سال 1934 به پایان رسید و بسیاری از خدمات ملغی شده، احیا گردید. با اینحال ایالت کوئینزلند هنگام نقش آفرینی اوایل سال 1942، در طول جنگ جهانی دوم به بهبودی کامل نرسیده بود.
در جولای 1942 ژنرال داگلاس مک آرتور فرماندهی قوای متفقین در اقیانوس آرام، ستاد فرماندهی خویش را در بریزبن ایجاد نمود. صدها هزار نفر از نیروهای متفقین به وسیلهی عبور از این منطقه وارد منطقه جنگی میشدند.
پس از جنگ دولت به بهبود خدمات عمومی و سرویسهای اجتماعی، نظیر افتتاح پروژههای آبیاری وسیع، پروژهی برقآبی رودخانه بوردکین، طرح آبشار تالی و معرفی خدمات بیمارستانی رایگان در 1946 پرداخت.
در سال 1957 حزب کارگری دچار انشقاق گردید. حزب کارگر دموکرات استرالیا حاصل این جدایی و ائتلاف احزاب کشور (حزب کشور در سال 1974 نام خود را به حزب ناسیونال تغییر داد.) و لیبرالها به شمار میرود. این حزب تا سال 1988 قدرت را در دست داشت.
در دورهی شش سالهی 1983 تا 1989 قدرت در دستان حزب ناسیونال قرار گرفت. در طول این دوره دخالتهای سیاسی در سیستم پلیس، قضائی و انتخاباتی، موجب تنشهایی شد که نهایتا به تحقیقات مستقل و وسیعی ختم گردید. اصلاحاتی که در نتیجهی این تحقیقات به وجود آمد، موجبات تشکیل قوهی قضاییهی مستقل، ایجاد کمیسیون عدلی، انتخاباتی و اجرایی غیر وابسته را فراهم آورد.
حزب کارگر به کمک واین گاس در سال 1989 به پیروزی تاثیرگذاری در مقابل حزب ناسیونال دست یافت. او نسبت به اصلاحات بیشتری در خدمات عمومی اقدام نمود. در نتیجهی اقدامات وی، پلیس و سیاستمداران مجبور به پاسخگویی بیشتری به افکار عمومی شدند.
یک دوره عدم اطمینان سیاسی در سال 1995 به وقوع پیوست، زمانی که یک پیروزی آشکار حزب کارگر در ماه جولای توسط دادگاه عوض شد و یک ائتلاف ملی-لیبرال در اوایل سال 1996 به قدرت رسید. حزب کارگر با کمک پیتر بیتی در سال 1998 دوباره به قدرت رسید و رفتهرفته جریان سیاسی به روند معمول خود بازگشت.
اوایل قرن بیست و یکم دولت سعی در کاهش وابستگی ایالت کوئینزلند به تولیدات اولیه را با توسل به صنایع پیشرفته نظیر بیوتکنولوژی و فناوری اطلاعات در کنار تولید فیلم و موسیقی را سر لوحه اقدامات خود قرار داد. توسعههای صورت گرفته تماما در جنوب شرقی کوئینزلند متمرکز شدند.
در سال 2007 بیتی از سمت خود استعفا داد. در نتیجه راه برای ورود آنا بلیغ به عنوان اولین زنی که در کوئینزلند به مقام نخست وزیری میرسید، باز شد.
از اواخر قرن بیستم، کوئینزلند در مرکز تغییرات حقوقی و اجتماعی کشور قرار گرفته است. سال 1992 دادگاه عالی فدرال به موجب تصمیمی حق مالکیت مردم بومی را بر روی جزایر تنگه تورس به رسمیت شناخت. سال 1996 در کیس ویک (Wik case) ادعاهای مردم بومی راجع به مراتع مورد توجه دادگاه عالی قرار گرفت.
در این دادگاه با محور قراردادن نقش دولت در کنترل زمین مجموعهی حقوقی به رسمیت شناخته شد. بر این اساس، دادگاههای محلی در دعاوی بین افراد بومی و سایر افراد حقیقی و حقوقی ذینفع نظیر شرکتهای معدنی، ذیصلاح تشخیص داده شدند.
در اواخر سال 2010 و اوایل سال 2011 تحت تاثیر پدیده لانینا در اقیانوس آرام، بارشهای شدیدی موجب سر ریز رودخانهها شد. شهرهای ساحلی نظیر، راکهمپتون، امرلد، تئودور، سنت جورج، بوندابرگ با جاری شدن سیل آسیب دیدند. افزون بر این به قسمتهایی از نیو ساوت ولز و ویکتوریا خساراتی وارد شد.
در ماه ژانویه دولت وضعیت سهچهارم کوئینزلند را فاجعه بار توصیف کرد. تا اوایل مارس با ادامهی بارشها تقریبا تمام ایالت به جز قسمتهای معدودی دچار آسیبهای شدیدی شدند. محصولات کشاورزی در قسمتهای عظیمی از کوئینزلند به کلی نابود گردید و فعالیتهای کلیدی اقتصادی نظیر معدنکاری و حمل و نقل زغالسنگ مختل گشت.
بیش از بیست نفر در این فاجعه کشته شدند و هزاران نفر به اجبار محل زندگی خود را تغییر دادند. میزان آسیب زیر ساختها در این حادثه به حدی بالا بود که تنها خسارت وارد بر مسیرهای حمل و نقل برابر با نیمی از کل بار مالی حادثه را شامل میشد.
در مورد کوئینزلند و استرالیا بیشتر بدانید:
کوئینزلند
10 شهر برتر استرالیا
اقامت استرالیا
روش های مهاجرت به استرالیا
ایالت های استرالیا
زبان استرالیا
بورسیه دانشگاه صنعتی کوئینزلند در سال 2019
دانشگاه صنعتی کوئینزلند
دانشگاه کوئینزلند مرکزی
صفر تا 100 تحصیل در استرالیا (هر آنچه که باید بدانید)