کانبرا
تاریخچه کانبرا
در تاریخچه کانبرا به بررسی جزئیات توسعه این شهر از دوران پیش از سکونت اروپاییان تا برنامهریزی شهر توسط والتر بورلی گریفین، معمار شیکاگویی، با همکاری ماریون ماهونی گریفین و توسعه پس از آن تا امروز میپردازیم.
تاریخچه پیش از استعمار
پیش از سکونت اروپاییها، بومیان استرالیا در ناحیهای که سرانجام تبدیل به پایتخت استرالیا شد، سکونت داشتند. بومیان این منطقه به زبان انگاریگو تکلم میکردند. منابع تاریخی حاکی از وجود قبایل مختلف دارای اسامی گوناگون در میان این قوم هستند. شواهد باستان شناسی در مورد سکونت در این منطقه، شامل پناهگاههای صخرهای آباد، نقاشیها و حکاکیهای روی صخرهها، قبرستانها، مکان اردوگاهها و شکارگاهها و ابزارهای سنگی میشود. شواهد نشان میدهند که بیش از 21000 سال است که انسان در این منطقه سکونت گزیده است.
در اوایل دهه 1820 اکتشافات اروپاییان در ناحیه کانبرا آغاز گردید. این ناحیه در 7 دسامبر سال 1820 توسط چارلز تروبسی اسمیت، ژوزف وایلد و جیمز واگان کشف شد. در کل چهار اردوکشی موفق به ناحیه کانبرا صورت گرفت که عبارتند از اردوکشیهای چارلز تروبسی (اکتبر 1820)، چارلز تروبسی اسمیت (دسامبر 1820)، جان اوونر بزرگ و کاپیتان مارک کوری (1823) و آلان کانینگام (1824). هر چهار اردوکشی مزبور مسیر لایم استون کنونی را تا رود مولونگو، که اکنون مکان دریاچه بورلی گریفین است، کشف کردند. اسمیت و کانینگام هم توانستند مسیر بیشتری را به سوی جنوب بپیمایند (تا مکانی که اکنون به نام درهه توگرانونگ شناخته میشود).
روبرتسون تخمین میزند که پیش از سکونت اروپاییان (که در سال 1824 شروع شد)، حدود 300 تا 400 آبوریجونال به صورت فصلی در منطقه مولونگو، کوین بیان، کانبرا و ناماجی زندگی میکردند. اما همزمان با سکونت اروپاییان در این سرزمین، بسیاری از آبوریجونالها به نقاط دیگری از قبیل کوما و توموت کوچ کردند. همچنین افزایش نرخ مرگ به دلیل بیماریهایی که اروپاییان انتشار میدادند، موجب کاهش قابل توجه جمعیت شد. به طوری که در دهه 1880 هیچ یک از ساکنین اصلی، در این منطقه باقی نماندند و تنها حدود پنجاه نفر دارای نژاد مختلط در آن حضور داشتند. این اشخاص به عنوان کارگر یا بومیان ایستگاهها به استخدام درآمده بودند. همچنین، به دلیل کمبود زنان اروپایی، بسیاری از مردان سفید با زنان دارای نژاد مختلط رابطه برقرار میکردند، و همین امر باعث نابودی بیشتر نژاد آبوریجونال شد.
در سال 2013، گزارش حکومت ناحیه پایتخت استرالیا، “پادشاه ما کشور ما”، درباره ارتباط منطقه با ساکنین آبوریجنال کنونی ناحیه پایتخت استرالیا چنین نتیجهگیری کرد که:
بنابراین، به نظر میرسد که هیچ دانش سنتی درباره نجات یافتن فرهنگ نژادی، زبان، سنن، ساختار خویشاوندی، تاریخ شفاهی و شجره نامه مرتبط با ناحیه پایتخت استرالیا وجود ندارد که اساس ارتباط گزارش را شکل دهد … شواهد تاریخی فرهنگ و جمعیت آبوریجنال بسیار اندک و متناقض هستند. چنین به نظر میرسد که امکان آماده کردن یک گزارش کامل از “ارتباط با کشور”، که جمعیت کنونی استرالیا را از طریق خانوادهها و دانش سنتی نجات یافته به صاحبان گذشته این سرزمین متصل کند، وجود ندارد.
سکونت اروپاییان
در سال 1820 چارلز تروبسی رودخانه مولونگو را تحت عنوان “Yeal-am-bid-gie” ثبت کرد. بعدها هم این رودخانه را به نام رودخانه لایم استون و رودخانه اول خطاب قرار دادند. احتمالاً قوم مولینگولای ساکن در منطقه پیرامونی کاپیتان فلت نام کنونی مولونگو را برای آن تعیین کردند.
سکونت اروپاییان در این ناحیه در اکتبر سال 1824 شروع شد. در این هنگام جاشوا جان مور، صاحب هورنینگ سی در نزدیکی لیورپول، یک “بلیط اشتغال” برای 2000 جریب از نواحی شمال رودخانه لایم استون دریافت کرد. امروزه این ناحیه به نام سیویک شناخته میشود که از شمال تا دیکسون امتداد مییابد. در دسامبر 1824 مباشر جان مک لافلین یک گله گوسفند را به این ملک آورد. او یک کلبه سنگی ساخت که امروزه به نام شبه جزیره آکتون معروف است. بعدها این کلبه به نام کمبری و سپس کلبه کنبری شهرت یافت. نهری که در میانه ملک جاری بود از قسمت کوه اینزلی سرچشمه میگرفت و به نام نهر کنبری شناخته میشد. در 12 اکتبر سال 1828 مور سند رسمی بیش از 1000 جریب دیگر در قسمت غرب را به قیمت 250 پوند به دست آورد. اما او همیشه یک مالک غایب بود و علاقه چندانی به مدیریت ملک نداشت. از سال 1824 تا 1843، که ملک به آرتور جفریز فروخته شد، شهرت این منطقه به نام کنبری/ کمبری ادامه داشت. اما جفریز آن را به آکتون تغییر نام داد و مزرعه رعیتی بزرگتری به نام خانه آکتون در آن بنا کرد.
در 1825 جیمز اینزلی، یک کهنه سرباز مدعی واترلو، گوسفندان را به مناطق رابرت کمبل برد. او این زمین را از پایین کوه پلیزنت در نزدیکی رودخانه لایم استون، که پیالیگو نامیده میشد، اشغال کرد. سپس یک کلبه سنگی (کلبه لایم استون) ساخته شد که بعداً توسعه یافت و به نام خانه دانترون معروف گشت. هنگامی که کمبل آن را اشغال کرد و زمین را تا کوین بیان گسترش داد، به نام دانترون شهرت پیدا کرد. اینزلی نیز، که تا سال 1835 در آنجا ماند، 100 جریب زمین را برای کمک به دستگیری دو مستأجر و دوبلین جک بوش رنجر دریافت کرد. اینزلی بعدها به اسکاتلند باز گشت.
جان مک فرسون در سال 1827 بلیط اشتغال را برای زمینهای غرب کنبری، که تا منطقه امروزی کوه سیاه را شامل میشود، دریافت کرد. او این نقطه را اسپرینگ بنک نامید و مزرعه رعیتی خود را تا شرق تقاطع رودخانه لایم استون و نهر کنبری امتداد داد. اولین فرزند سفید پوست این ناحیه یک دختر بود که در سال 1830 در خانواده مک فرسون متولد شد. در سال 1831، 640 جریب ملک دیگر، که تا کوه سیاه امروزی را شامل میشد، به مک فرسون اهدا شد. به مرور مراکز پرورش گوسفند دیگری هم توسط ساکنان بیشتر منطقه ساخته شدند. این املاک ابتدا تحت مالکیت مالکان غایب بود، اما بعداً خانوادههای ساکن وارد عمل شدند. به منظور توسعه بیشتر ناحیه، بلوکهای سکونت روستایی به سمت جنوب در پیالیگو، تیجرانونگ، به سمت شمال در پالمر استون و به سمت شرق در یارولوما در نزدیکی رودخانه موروم بریج ساخته شدند.
آبوریجنالهای محلی این دوره خود را نیامودی مینامیدند و به لهجهای از زبان انگاریگو صحبت میکردند. این در حالی که بود که ساکنان اروپایی آنها را سیاههای دستهای لایم استون یا جمعیت پیالیگو میخواندند. تا سال 1840 جمعیت بومی این منطقه به کمتر از یک صد نفر کاهش یافت. اما در برابر آن، تا سال 1851 حدود 2500 اروپایی در این منطقه سکونت داده شدند. آبوریجنالها، به استثنای چند تن از مستخدمین مراکز، تا سال 1860 ناپدید گشتند و غالباً به مناطق شکاری بهتری در نزدیکی کوما و توموت نقل مکان کردند. همچنین تعدادی از بومیان ساتون، هال و فیرلایت به طرف شمال، یاس، مهاجرت کردند.
در سال 1841 ساخت کلیسای سنت جان بپتیست در زمینهای فروشی رابرت کمبل در مجاورت مرکز کنبری شروع شد. این کلیسا 100 جریب زمین را اشغال میکرد. در هنگام انتصاب اولین کشیش بخش، خانه کشیش در کلبه کنبری اجاره شده بود، بنابراین آن را به عنوان کلیسای ناحیه کوین بیان در کنبری میشناختند. بعداً زمینهای قسمت جنوبی رودخانه لایم استون، که از طریق جاده بالای تقاطع کلیسا تا تپه کنبری (تپه سرخ امروزی) را شامل میشد، نیز به نام کنبری شهرت یافتند.
وقتی که تقسیم بندی این منطقه توسط ناحیههای کلیسایی در کاونتی موری افزایش یافت، اسم ناحیه کلیسایی را کنبری تعیین کردند، اما بعداً به کانبرا تغییر نام داده شد. این ناحیه مناطق وسیعی از شمال، تا یاس، و غرب، تا رودخانه کاتر را در بر میگرفت.
تعدادی از خانوادههای اروپایی در این منطقه ساکن شدند. خانوادههای کمبل و پالمر نیز در میان آنها بودند. در اواخر دهه 1820 و اوایل 1830 یک درگیری در بین دو خانواده روی داد. این درگیری در بین جان استونها (نوههای جورج جان استون که در شورش رام شرکت داشت) و مارتینها درگرفت. درگیری بر سر مالکیت و کنترل مالی زمینهایی بود که امروزه به نام نهر وستون و توگرانونگ شناخته میشوند.
دیگر خانوادههای برجسته این ناحیه عبارت بودند که گیبز و مورای که از طریق ازدواج با یکدیگر پیوند خانوادگی ایجاد کرده بودند.
لرد ترنس اوبری مورای، که اصالتاً ایرلندی بود، از سال 1837 تا 1859 مالکیت املاک یورالوما (مکان کنونی کاخ دولت استرالیا) را در اختیار داشت. اما در سال 1859 مورای یورالوما را به برادر زن خود، آگوستس آنسلو مانبی گیبز فروخت. او از طریق والدین مسن خود، الیزابت گیبز و کلنل جان جرج ناتانیل گیبز، تحصیلدار بازنشسته سنن ولز جنوبی جدید، شراکت ملک را به دست آورده بود. آگوستس گیبز ملک را بهبود بخشید و تا سال 1881 مالیکت آن را در اختیار داشت، اما در این سال آن را به همسایه خود، فریدریک کمبل فروخت.
در اوایل تاریخچه این ناحیه خانواده کمبل و ریش سفید آنها، رابرت کمبل پرنفوذترین گروه بودند.کمبلها اسکاتلندی بودند و تعداد زیادی از اسکاتلندیها را به عنوان کارگر به منطقه تحت نفوذ خود آوردند. زمینهای تحت مالکیت آنها شامل خانه دانترون میشد که اکنون نهارخوری افسران کالج نظامی سلطنتی، دانترون، یارالوما و اوک استیت است. اوک استیت نام خود را از کاخی که کمبلها در آن جا ساختند (اوک) اخذ کرد. وقتی که خانواده کمبل بعدها زمینها را فروختند، زمان تقسیمات و توسعه آغاز شد، و شرایطی به وجود آمد که نام اوک و زمینها همان گونه باقی ماند. هنوز هم تعدادی از نوههای خانواده کمبل در کانبرا زندگی میکنند.
در قرن نوزدهم به مرور جمعیت اروپاییان در سراسر ناحیه کانبرا افزایش یافت. یک عمارت برجسته، کلیسای انگلیکن سنت جان، وقف شد و در سال 1845 درهای آن به روی عموم مردم باز شدند. این عمارت هنوز هم پا برجاست و قبر بسیاری از پیشاهنگان قرن 19 در قبرستان آن قرار دارد. همچنین یک مدرسه به این عمارت اضافه شد. در سال 1851 حدود 2500 نفر در این ناحیه زندگی میکردند – اکثریت غالب آنها مزرعه دار بودند. گفته میشد که آب و هوای منطقه خشن است: زمستانهای سخت و دورههای طوفانی شدید و غرق شدن در آبراههها اتفاقات نسبتاً معمولی بودند. قربانیان غرق شدگی شامل اولین کشیش کلیسای انگلیکن سنت جان بپتیست، اولین عبادتگاه مسیحیان در کانبرا میشد.
کلبه بلاندل در سال 1859 برای ویلیام گین، سر کشاورز املاک دانترون ساخته شد. دومین خانواده ساکن این کلبه جورج و فلورا بلاندل تازه ازدواج کرده بودند. این کلبه به اسم آنها نامگذاری شد.
هم زمان با افزایش حضور اروپاییان جمعیت آبوریجنالهای منطقه به تدریج کاهش یافت. دلیل اصلی این امر را باید بیماریهایی از قبیل آبله و سرخک دانست. یکی از عوامل دیگر کاهش جمعیت آبوریجنالها این بود که توانایی آنها در شکار، و بنابراین نجات یافتن، از طریق جایگزینی زمینهای شکار سنتی با مزارع رعیتی نابود شده بود. در سال 1962 باقیماندهی آبوریجنها متعلق به نژاد مشترک اروپاییان و بومیان بودند. در آن سال آنها آخرین رقص بومی کامل خود را در کنار رودخانه مولونگو برگزار کردند. فرهنگ و جمعیت مردم آبوریجنال در منطقه منقرض شد، و تا سال 1878 اغلب اعضای آن در نتیجه روابط زناشویی در اروپاییان استحاله شدند. گفته میشود که کوین نلی هامیلتون، یک زن انگاریگویی که با یک مرد انگامبری، بابی هامیلتون ازدواج کرده بود، آخرین آبوریجنهای اصیل قرن نوزدهم بودند که در کانبرا زندگی میکنند. او در سال 1897 در نزدیکی شهر کوین بیان وفات کرد.
قرن بیستم
تأسیس منطقه پایتخت استرالیا
فرآیند تبدیل این منطقه از یک ناحیه روستایی ولز جنوبی جدید به پایتخت ملی استرالیا در دوران منازعات سیاسی در مورد فدراسیون در اواخر قرن 19 شروع شد. ملبورن، به دلیل کشف موقت طلا، تبدیل به بزرگترین شهر استرالیا شده و مکانی بالقوه برای پایتختی این کشور بود. به هر حال، سیدنی قدیمیترین شهر استرالیا بود و همان ادعای میزبانی حکومت فدرال ملی جدید را داشت. غرب و جنوب استرالیا و منطقه ویکتوریا، به دلیل موقعیت جغرافیایی خود از ملبورن حمایت میکردند. اما ولز جنوبی جدید (بزرگترین کلنی) و ایالت شمالی همسایه آن، کوینزلند، سیدنی را ترجیح میدادند. احتمالاً سرانجام یک یا دو پایتخت کلنی دیگر برای کوچکترین ایالتها مورد پذیرش بودند، اما رقابت بین سیدنی و ملبورن به نحوی بود که هیچ کدام هرگز با پایتختی شهر دیگر موافقت نمیکردند.
سرانجام توافق صورت گرفت: ملبورن به صورت موقت پایتخت خواهد بود، ولی پایتخت جدید باید در نقطهای در بین سیدنی و ملبورن تأسیس گردد. از آنجا که ناحیه ویکتوریا در منطقهای نسبتاً کوچک بود، بخش 125 قانون اساسی تعیین کرد که پایتخت باید در منطقه مشترک المنافع ولز جنوبی جدید واقع شود، اما باید دست کم 100 مایل از سیدنی فاصله داشته باشد. پس از 1927 تعداد زیادی از دولتهای جمهوری در سیدنی یا ملبورن به حیات خود ادامه دادند. اما در دهه 1950 اکثر دپارتمانهای خدمات عمرانی به کانبرا انتقال یافتند و سرانجام در سال 1980 دادگاه عالی استرالیا از ملبورن به کانبرا انتقال داده شد.
پس از انجام تحقیقات فراوان، مکان کنونی که در حدود 300 کیلومتری جنوب غربی سیدنی در دامنه آلپ استرالیا قرار دارد، در سال 1908 به عنوان نتیجه بررسیهای محقق دولتی، چارلز اسکریونر انتخاب شد. دو شخصیتی که فعالیت فراوانی برای تعیین ناحیه کانبرا به عنوان پایتخت استرالیا انجام دادند عبارت بودند از جان گیل، ناشر سن کوین بیان و سیاستمدار فدرال، کینگ او مالی. انتخاب این مکان پس از اختلاف نظرهای زیادی صورت گرفت و با اختلاف اندکی توانست دالگتی، شهر کوچکی در نزدیکی مرز ویکتوریا و ولز جنوبی جدید را شکست دهد.
منطقه پایتخت فدرال (که بعداً به منطقه پایتخت استرالیا تغییر نام داده شد) در اول ژانویه 1911 تأسیس شد، یعنی زمانی که دولت ولز جنوبی جدید 2360 کیلومتر مربع از اراضی خود را، که شامل بندر دریایی خلیج جرویس میشد، به حکومت جمهوری واگذار کرد. در همان سال منطقه پایتخت استرالیا در نتیجه قانون وزیر امور کشور، کینگ او مالی، که به تصویب پارلمان فدرال در ملبورن رسید، به یک منطقه عاری از الکل تبدیل شد. امروزه استرالیاییها در گرامیداشت این دوره از تاریخ خود جشن میگیرند.
در سال 1911 مؤسسه O’Malley یک مسابقه بین المللی را به منظور انتخاب طرح اولیه پایتخت برگزار کرد. در سال 1913، والتر بورلی گریفین، معمار آمریکایی در مسابقه برنده شد. هرچند که طرح به نام والتر ثبت شد، اما در واقع این کار را با همکاری همسر و همکار متخصص خود، مارین ماهونی پریفین انجام داده بود. ایده او عبارت بود از اینکه شهر را به دو بخش تقسیم کنند و از یک رودخانه به عنوان نقطه تقسیم استفاده نمایند. هر یک از این بخشها کارکرد خاصی داشت: یک بخش به عنوان بخش مدنی و دیگری به عنوان بخش حکومتی مورد استفاده قرار میگرفت. همچنین چندین اسم متنوع از قبیل المپس، پارادایز، کاپیتان کوک، شکسپیر، کانگارمو، سیدملاد پرهو، یوکالیپتا و میولا برای پایتخت مطرح شد.
اما سرانجام اسم کانبرا تأیید گشت. در بعد از ظهر 12 مارس 1913 خانم دنمان، در جریان مراسمی در تپه کوراجونگ (که اکنون به نام تپه کاپیتان شناخته میشود)، اسم شهر را به صورت رسمی اعلام کرد. اندرو فیشر، نخست وزیر استرالیا مدیریت این مراسم تاریخی را به عهده داشت. امروزه در دومین دوشنبه ماه مارس هر سال این رویداد به عنوان “روز کانبرا” جشن گرفته میشود.
اسم کانبرا
نام کانبرا به دلیل حضور آن در بخش کانبرا تعیین شد. در اصل این ناحیه در بخش کوین بیان قرار دارد، اما در 1850، به دلیل جدا شدن بخش کلیسای سنت جان بپتیست، یک بخش جداگانه تأسیس شد. طبق مدارک ثبت شده در کلیسا، این زمین به منظور ساخت کلیسا و تأسیس 100 جریب زمین از ملک کمبل خریداری شد. نام شخصیت اصلی “کلبه کنبری”، عمارت اصلی اجارهای در مجاورت ملک، آکتون بود که از 1825 تا 1843 به نام کنبری معروف بود. زمین هموار هر دو سوی رودخانه مولونگو در نزدیکی کلیسا به نام دشت کنبری شهرت داشت؛ در حالی که جاده جنوبی از روی جویباری به نام تقاطع کلیسا عبور میکرد. در قسمت جنوبی دشت تپه کانبرا، تپه سرخ کنونی، قرار داشت. سرانجام در سال 1865 کشیش بخش، پیر گالیارد اسمیت، برخلاف میل رابرت کمبل، مالک اصلی زمین و تأمین کننده مالی هزینههای ساخت کلیسا و مدرسه مجاور آن، موقعیت کلیسای سنت جان را کانبرا خواند.
به هر حال، اطلاعات حقیقی درباره دلیل اصلی انتخاب عنوان کنبری و تغییر تلفظ آن، وجود ندارد. جدال بر سر اقتباس این نام به مدت 100 سال بدون هیچ نتیجهای ادامه داشته است. این امر موضوع بسیاری از مقالات آکادمیک، پایان نامهها و مقالات متناقض روزنامهها بوده است.
نظریههای اثبات نشده فراوانی برای تغییر نام ملک کنار رودخانه “موقعیت کنبری” از منابع انگلیسی وجود دارند. نخست این که این کار به دلیل ازدیاد بوتههای تمشک وحشی موجود در آن جا انجام شد. دوم این که بوتههای تمشک در واقع بوتههای کنبری بودند. سوم این که در یکی از تاریخچههای کلیسای سنت جان آمده که این کلیسا پس از منطقه کنبری در کینگ استون انگلستان نامگذاری شد، در حالی که سایر منابع کنبری واقع در شمال لندن و کنبری کنت را پیشنهاد دادهاند. همچنین نظریهای وجود دارد که هدف اصلی این نامگذاری تبعیت از نام رودخانه کم و کمبریج بوده است (که مالک اصلی از آن کمبریج به آن جا آمده بود).
همچنین نظریههای اثبات نشده فراوانی وجود دارند که نام کنبری از منابع آبوریجنال برگرفته شده است. نظریهها شامل این نکته میشود که واژه کانبرا از طریق ترجمه اسم آبوریجنال انگامبی به انگلیسی نوشتاری وارد شده است. این کلمه در اصل به مکان اردوگاه کوچکی در شمال رودخانه مولونگو در کنار کوه سیاه اشاره میکرد که به بخشی از ملک کلیسایی اسپرینگ بنک تبدیل شد. پنج نظریه اثبات نشده برای فرضیه دوم ارائه شدهاند. به این ترتیب که این کلمه آبوریجنال به معنی مکان دیدار، مکان خنثی، زمین رقص (بومیهای استرالیا)، سرچشمه رودخانه و فضای بین سینههای زنان بوده باشد. همچنین در این مورد اختلاف نظر وجود دارد که این واژه از کدامیک از زبانهای انگاریگو، انگوناوال، نیامودی، کامیلرو، والگالو یا ویرداری اخذ شده است. اما باید گفت که تا زمان تعیین اسم کنبری برای منطقه پیرامون کلیسای سنت جان بپتیست، هیچ موردی برای استفاده از این واژه در زبان آبوریجنال معاصر وجود نداشته است.
در سال 1820 چارلز تروسبی رودخانه مولونگو را تحت عنوان Yeal-am-bis-gie ثبت کرد. بعدها به نام رودخانه لایم استون و سپس رودخانه فیش از آن یاد کردند. اما احتمالاً مردم مولینگولای مناطق اطراف کاپیتان فلت اسم مولونگو را برای این رودخانه تعیین کردند.
طراحی گریفینها برای کانبرا
تأثیر و زیبایی بریتانیایی
پس از فدراسیون استرالیا در اول ژانویه 1901 و سرانجام انتخاب منطقه پایتخت استرالیا برای پایتخت این کشور در سال 1908، چارلز اسکریونر مسئول پیدا کردن مکان دقیق شهر شد. انتخاب اسکریونر از طریق دستورالعملهای ارزیابی مکان از یک مکان خوش منظره با دیدگاهی نسبت به ایمنی زیبایی و با اجزای زیباسازی انجام پذیرفت. بنابراین، از همان ابتدا، طبق مدل رنسانسی انگلستان، بر زیبایی، یعنی استفاده از زیبایی ذاتی جهان طبیعی تأکید میشد. همین نکته گواهی بر این واقعیت بود که منظره و زیبایی پایتخت آینده به اندازه کارکرد آن اهمیت خواهد داشت.
پیش از انتخاب مکان، گنگرس نگارش مقالهای تحت عنوان پایتخت فدرال کنار آب را به آقای ایساک ایونز محول کرد. این مقاله صرف نظر از طرفداری از یک مکان متفاوت، میزان آب فراوان را به عنوان ظاهر و منظره بهود دهنده فرم شهر تعیین میکرد. در عین حال، معیار طراحی پایتخت نیز مشوق چنین آفرینشی بود. به علاوه، ایونز ساکنین آتی پایتخت را به عنوان ساکنان میان برگ درختان توصیف کرد. این نکته حاکی از تأکید بر زیبایی پایتخت به عنوان نماینده جامعه استرالیا از نقطه نظری وسیعتر بود.
در نتیجه، این نکته مکان زیبای پایتخت استرالیا را به عنوان نماینده فرهنگ و آثار جهان قدیم و طبیعتی که کلنی جدید کم داشت، معرفی میکرد (گوردون 2006). با ادامه ساخت این تعریف، “پایتخت زیبا جوانی ملت را مبهم کرده و … عضویت آن در امپراطوری بریتانیا را نمایش میداد”. بنابراین، هرچند که کانبرا بدون شک استرالیایی و با توجه به منظره و موقعیت وسیعتر آن ایجاد میشد، اما انگیزههای اصلی آن برای ایجاد چنین ابعادی نشان دهنده “باقی ماندن به عنوان کلنی بوده و در بریتانیای قرن 18م ریشه دارد”.
طراحی و تأثیرات
استفاده از رویکرد اتخاذ زیبایی منظره برای موفقیت طرح گریفینها ضروری و با تلفیق توپوگرافی منطقه با طرح آنها، به جای طراحی برای اجتناب از آن به دست آمد. یکی از مثالهای این رویکرد کوچه مولونگو است که به عنوان مکان رودخانهای مصنوعی و مرکزی مورد استفاده قرار گرفت. این رودخانه (رودخانه بورلی گریفین) بخشی از معیارهای طراحی را برآورده میساخت. با توجه به اهمیت زیبایی، رودخانه مرکزی گریفین نقطه قوت طرح آن/ها بود. احتمالاً گریفینها با کار معمار قبلی اهل شیکاگو، دانیل بورنهام، که در سال 1909 طرح شیکاگو را تنظیم کرد و بر بهبود رودخانه شیکاگو برای سرگرمیهای عمومی تأکید کرده بود، آشنایی داشته و حتی تحت تأثیر آن قرار داشتند.
یکی دیگر از نکات مهم طرح این بود که خود شهر در بین کوه اینزلی و کوه بیمبری قرار داشت و از زیبایی کلی آن به عنوان کانون بصری طرح خیابان و انتقال توان معماری شهر استفاده شد. بنابراین، گریفینها دمکراسی را با قدرتمندترین نیرو (طبیعت) در یک ردیف قرار دادند. در نتیجه طراحی آن به شدت تحت تأثیر قرار گرفت، و روش شناسی سنتی استفاده از معماری مجلل برای انتقال قدرت اهمیت کمتری یافت. این رویکرد به شدت تحت تأثیر طرح پیر چارلز ال انفنت برای واشنگتن دی سی (1792) بود. طرح ال انفنت شامل خیابانهای بلند و درخت داری میشد که معمولاً مکانهای مهم را به بالای شهر متصل میکرد.
گریفینها همچنین به تمی که بوتهها را در کلنی جدید نمایش دهد، اهمیت دادند. این تم زندگی گیاهی بومی وسیع استرالیا را به عنوان یک هویت ملی برجسته میساخت. نقطه مهم در موفقیت طرح گریفینها عبارت بود از استفاده آنها از رنگهای طلایی و قرمز مایل به قهوهای که در تضاد با سایر مدخلهایی که یک پایتخت سبز را به نمایش میگذاشتند، قرار داشت. رویکرد گریفینها موقعیت خاص استرالیا را بهتر نمایش میداد و از همه مهمتر، آن را گرامی میداشت.
سرانجام، واشنگتن دی سی با گرامیداشت طرح همکار بورنهام، مک میلان (1902)، اعتبار دیگری به گریفینها بخشید. هرچند که گریفینها در اصل تحت تأثیر طرحهای پیشا مدرن، به ویژه تأکید الهام بخش ال انفنت بر زیبایی بودند، اما آنها این تأکید را از طریق هندسه منظم سازماندهی خیابانها، که تحرکات زیبای شهرهای مدرن را به نمایش میگذاشت، کسب کرده بودند. این تحرکات شهری به شدت در طرح مک میلان پیاده سازی شده بودند. همین هم به نوبه خود بر مدارها، مناظر و نقاط مرکزی مؤثر کانبرا تأثیر گذاشت.
رشد و توسعه
رشد کانبرا در چند دهه نخست کند بود و پیش از جنگ جهانی دوم در واقع یک شهر کوچک به حساب میآمد. در این شهر تعداد درختان و زمینها بیش از خانهها بود. چرای گاوها در نزدیکی کاخ پارلمان یک رخداد عادی به شمار میآمد، پدیدهای که در حین بازدید از کانبرا در جریان جنگ جهانی دوم موجبات تعجب ژنرال ماکارتور را فراهم آورد.
وزیر حکومت مسئول، کینگ او مالی در 20 فوریه 1913 اولین تلاشها را در منطقه کانبرا شروع کرد تا تأسیس شهری جدید را اعلام کند. همانطور که میبینیم در 12 مارس همان سال همسر ژنرال حکومتی، خانم دنمان به طور رسمی شهر را در جریان برگزاری مراسمی در تپه کاپیتال، مکان کنونی کاخ پارلمان استرالیا، نامگذاری کرد.
ساخت پایتخت در جایی که اکنون به عنوان کانبرای شمالی و کانبرای جنوبی شناخته میشود، شروع شد. سرعت امور ساخت شهر به دلیل شروع جنگ جهانی دوم در سال 1914 و جدال بین گریفین و تعدادی بوروکراتهای جمهوری، آهستهتر از آنچه بود که انتظار میرفت. در سال 1917 کمیسیون سلطنتی تعیین کرد که این افراد با دادن دادههای غلط به گریفین، وی را تضعیف کردهاند. سرانجام، گریفین وقتی فهمید که تعدادی از این افراد در کمیته مشاور پایتخت فدرال (که برای نظارت بر ساخت کانبرا تشکیل شده بود) حضور دارند، در سال 1920 از پروژه طراحی کانبرا استعفا داد.
ابتدا تقریباً تمام کار ساخت پایتخت بر عهده ابزارسازیهای جمهوری بود. مسکنهای ساخت حکومت برای سکونت خدمتکاران عمومی، که از ایالات مختلف آمده بودند، ضروری به نظر میرسیدند. به این صورت پایه اولین سکونتگاههای حومه شهر کانبرا ساخته شد. حومه شهر که به تدریج در طول چند سال به وجود آمد شامل پارکها، بارتون، کینگ استون، مانوکا، برادون و رید میشد. این حومهها معمولاً اسامی دیگری داشتند، برای مثال قبل از تغییر اسامی در سال 1928، کینگ استون به نام رودخانه شرقی معروف بود. آنها در ارتباط با طرحهای گریفین برای کانبرا احداث شدند. افرادی که این حومهها را ساختند، در مجموعهای از کمپهای کارگری زندگی میکردند که از چادرها و تعدادی از کلبههای آجری ساخته شده بودند. مصالح ساختمانی از ناحیه کانبرای شمالی جمع آوری میشدند و یک خط آهن موقت وظیفهی انتقال مصالح را به عهده داشت.
پیش از شروع جنگ جهانی اول یک خط آهن کانبرا را به شهر کوین بیان در مرز ولز جنوبی جدید متصل میکرد. این خط آهن در 25 مه 1914 برای خدمات باربری/ صنعتی افتتاح شد. اما 10 سال بعد برای عبور و مرور قطارهای مسافربری هم مورد استفاده قرار گرفت. در 21 ژوئن 1920 شاهزاده ولز، ادوارد هشتم سنگ بنای رسمی شهر را بنیان نهاد. علاوه بر کاخ حکومت در یارالوملا، کار ساخت آن چه که اکنون به نام کاخ قدیمی پارلمان شناخته میشود، هم در همین دوران حیاتی انجام شد.
در 1918، کمپ بازداشت زندانیان آلمانی جنگ جهانی اول در حومه شرقی کانبرا، که امروزه به نام حومه فیش ویک معروف است، تأسیس شد. در عوض این کمپ برای سکونت پناهندگان مدنی دیگر مناطقی از قبیل شهر بورک واقع در ولز جنوبی جدید مورد استفاده قرار گرفت. پس از 1919 بازداشتگاه قدیمی به کمپ کارگران تبدیل گشت. در سالهای اخیر این کمپ بسته شد و جادههای آن به خیابانهای شهری تغییر کاربری داده شدند.
اولین بلوکهای زمین کانبرا برای کاربردهای مسکونی و تجاری در حراجی 12 دسامبر 1924 به فروش رسید. پس از آن ساختمانها هم احداث شدند، اما ساکنان آن در زمان سیل کانبرا (فوریه 1925) آغاز فرسایش شغلی خود را تحمل کردند. سیل در نتیجه ورود آب رودخانه مولونگو به منطقه اتفاق افتاد. افزایش آب بسیاری از سازهها را تهدید و در نتیجه غرق کرد.
در سال 1923 اولین مدرسه کانبرا، مدرسه پارک تلوپی، افتتاح شده بود. در ژوئیه 1925 حمل و نقل عمومی کار خود را شروع کرد و در سال 1925 دو مرکز خرید در مانوکا و کینگ استون راه اندازی شدند.
استرالیاییها در سال 1927 شاهد افتتاح سینما در مانوکا و مرکز پلیس در منطقه پایتخت استرالیا بودند.
اما مهمترین رویداد سال 1927 همان افتتاح کاخ پارلمان در 9 مه بود (که اکنون به نام کاخ قدیمی پارلمان شناخته میشود). در این تارخ پایتختی ملی شهر ملبورن خاتمه یافت و مکان حکومت به کانبرا انتقال یافت. اولین قانونی که در پارلمان جدید مورد بحت قرار گرفت عبارت بود از قانونهای منع کننده او مالی که محبوبیتی در میان مردم نداشتند. این رویداد در سال 1928 اتفاق افتاد.
در عین حال، کمیسیون پایتخت فدرال سرگرم افزایش سازگاری اجتماعی شهر جدید بود. در سال 1926 سالن کازوی احداث شد و در 15 مه به عنوان میزبان اولین اجرای انجمن تازه تأسیس فیلارمونیک کانبرا (که سپس به انجمن موسیقی کانبرا تغییر نام داد) مورد استفاده قرار گرفت. سالن آلبرت، یک مکان بزرگتر و مرکزیتر، در سال 1928 (همان سال راه اندازی باشگاه کروکت کانبرا) افتتاح گردید.
تأثیرات منفی رکود بزرگ سال 1929 گریبانگیر نیروی کار کانبرا هم شد. در سال 1930 حدود 1800 کارگر و نیز حدود یک هفتم از کارکنان خدمات عمومی جمهوری کانبرا اخراج شدند. دیری نپایید که زمینه رشد کانبرا کاملاً از حرکت باز ایستاد و حتی نظارت آژانسهای دولتی بر توسعه آن ناتوان ماند. برخی از پروژههای ساخت و ساز اصلی پایتخت از قبیل کلیساهای جامع انگلیکن و کاتولیک رومی متوقف شدند و بودجه آنها برای امور ضروری دوران رکود مورد استفاده قرار گرفت. با از دست رفتن بودجه اختصاص یافته، هیچ کدام از مراکز عبادتی مذهبی در پایتخت ساخته نشدند. اما در 1973، پس از تعمیرات و توسعههای اصلی، کلیسای کاتولیک سنت کریستوفر، مانوکا به کلیسای جامع تبدیل شد (کلیسای جامع انگلیکن در نزدیکی شهر گولبرن باقی ماند).
با وجود تمام این شکستها، جامعه کانبرا با تأسیس تسهیلات اجتماعی از قبیل ایستگاه رادیویی (که سرانجام در سال 1931 کار خود را از ناحیه کینگ استون شروع کرد) و انجمن مخازن بزرگ آماتور کانبرا (1932)، توسعه خود را ادامه داد. در همین دوران طراحی و ساخت بنای یادبود جنگ استرالیا با نظارت چارلز بین، تاریخدان جنگ هم شروع به کار کرد. این بنای یادبود سرانجام در اوج جنگ جهانی دوم (1941) تکمیل و مراسم افتتاحیه آن در 11 نوامبر همان سال راه اندازی شد.
در دهه 1930 شاهد تأسیس سفارتها و کمیسیونهای بلندپایه در کانبرا بودیم. در سال 1936 بریتانیا اولین کمیسیون بلندپایه خود را به استرالیا فرستاد. در 1937 کانادا نمایندگان خود را ارسال کرد و ایالات متحده آمریکا در سال 1939 اولین هیئت خود را به استرالیا فرستاد و گواهی اولین نماینده را در سال 1940 صادر کرد. ایالات متحده اولین کشوری بود که مأموریت ساخت وزارت دارایی خود را در سال 1943 شروع کرد. در 1946 استرالیا و ایالات متحده رتبه نمایندگان خود در هر یک از کشورها را به سفیر ارتقا دادند. بنابراین، سفارت آمریکا اولین سفارتی بود که در کانبرا تأسیس شد. پس از مدت اندکی سایر کشورها، از قبیل سوئد، نیز سفارت خود را تأسیس کردند (امروزه کانبرا میزبان تعداد زیادی از سفارتها و دیگر نمایندگان دیپلماتیک است).
با این وجود کانبرا تا پایان جنگ جهانی دوم کماکان یک شهر کوچک ماند. اندازه و طبیعت آن بیشتر روستایی بود و به غیر از کاخ پارلمان و بنای یادبود جنگ به هیچ عنوان ویژگی یک پایتخت را نداشت. مرکز اجتماعی شهر همچنان ناحیه کینگ استون/ مانوکا بود.
پس از جنگ جهانی دوم
شرایط زمان جنگ نیاز به وجود فرودگاه را قوت بخشید. در آوریل 1940 یک پایگاه هوایی نظامی، ایستگاه RAAF کانبرا، در دشت مسطح بین کانبرا و کوین بیان تأسیس شد. سپس این مرکز در گرامیداشت وزیر، جیمز فیربرن به فیربرن RAAF تغییر نام داده شد. آقای فیربرن در 13 آگوست 1940 با تعدادی دیگر از وزرا و مقامات رسمی در حادثه سقوط هواپیما جان باخت. فرودگاه کانبرا در دهه 1960 ایجاد و پایگاه نظامی و فرودگاه تجاری از یک باند مشترک استفاده میکردند.
پس از جنگ جهانی دوم رشد کانبرا سرعت بیشتری گرفت و دپارتمانهای حکومتی بیشتری از ملبورن به پایتخت انتقال داده میشدند. در سال 1946 دانشگاه ملی استرالیا به عنوان مؤسسهای تحقیقاتی شروع به کار کرد. تدریس رشتههای دوره کارشناسی در دانشگاه کانبرا ادامه یافت و در سال 1960 هر دو مؤسسه تلفیق شدند. با سرازیر شدن مردم به شهر، سازمانهای تفریحی و فرهنگی نیز شکوفا گشتند. تا زمان افتتاح مرکز تئاتر کانبرا در سال 1965، آلبرت هال خانهی شمار زیادی از سازمانهای برجسته، از قبیل انجمن ارکستر کانبرا (بعدها، ارکسترای سمفونی کانبرا) که در سال 1950 تأسیس شد و انجمن فیلارمونیک جدید کانبرا (تئاتر موزیکال، 1951) و انجمن کورال کانبرا (1952) بود.
بخشی از کانبرا پیش زمینه فعالیتهای جاسوسی جنگ سرد را تشکیل میداد. این وضعیت در 1954 و در جریان اتفاق جاسوسی پترو افیر، هنگامی که یک جاسوس اتحاد جماهیر شوروی استرالیا را ترک کرد، برجسته شد. پارک تلوپی، در جنوب کانبرا، به عنوان پاتوق جاسوسهای KGB ساکن در نزدیکی سفارت اتحاد جماهیر شوروی شناخته میشد. آژانسهای امنیتی استرالیا در هتل کینگ استون، واقع در امتداد همان خیابان، همواره این سفارت را تحت نظر داشتند. همچنین یک مرکز شنود آژانسهای امنیتی استرالیا در مدرسه گرامر کانبرا وجود داشت. در 1991، با پایان جنگ سرد و واژگونی اتحاد جماهیر شوروی، این منطقه به سفارت روسیه تبدیل شد.
در مارس 1958 کمیسیون توسعه پایتخت ملی (NCDC) طراحی و ساخت کانبرا را به عهده گرفت. در دوران کنترل کمیسیون توسعه پایتخت ملی مناطق جدیدی از قبیل وودن و توگرانونگ ایجاد شدند و به تدریج در دهههای 1960 و 1970 برای سکونت جمعیت در حال رشد توسعه یافتند. طراحی اصلی کانبرا تا حومههای مرکزی شهر را در برمیگرفت، بنابراین امکان طراحی آنها جهت استفادههای بهتر مهیا بود. وودن در سال 1964، بلکونن در سال 1967 و توگرانونگ در 1973 تأسیس شدند. این مناطق اضافه شده به یکی از مشوقهای رشد جمعیتی فراوان بین سالهای 1960 و 1975 بودند.
در ابتدای دهه 1960 ساخت دریاچه بورلی گریفین در مرکز کانبرا، در امتداد مسیر مولونگو، بر اساس طرح اصلی والتر بورلی گریفین شروع شد. این دریاچه توسط سد اسکریونر، که به گرامیداشت چارلز اسکریونر نامگذاری شده، پدید آمد. همچنین دریاچه در مکانی که امروزه به نام پایانه غرب دریاچه بورلی گریفین شناخته میشود، شکل میگرفت. در سال 1963 کار ساخت سد پایان یافت و در 20 سپتامبر 1963 دریچههای آن به منظور ایجاد دریاچه بسته شدند. به هر حال، در آن زمان خشک سالی منطقه را فرا گرفته بود و دریاچه تا آوریل 1963 شکل نگرفت. به این ترتیب فرصت اولین رویداد برنامه ریزی شده برای دریاچه، مسابقه پاروزنی در مکان دریاچه، پدید آمد. در 1970 فواره / یادبود کاپیتان کوک به عنوان بخشی از مراسم همان سال اضافه شد تا دویستمین سالگرد کشف سواحل شرقی استرالیا توسط کاپیتان جیمز کوک نشان شود.
در 1971 فاجعه سیل کانبرا در وودن ولی و در روز استرالیا اتفاق افتاد. سیل هفت کشته و 15 زخمی به جا گذاشت و 500 نفر دیگر را هم تحت تأثیر قرار داد.
ساکنین کانبرا علاقه زیادی به ورزش دارند، به همین دلیل در سال 1978 استادیوم بروس افتتاح شد.
در میان نشانههای فرهنگی و مدنی باید به افتتاح ساختمان کتابخانه ملی استرالیا (1968)، ساختمان دادگاه عالی استرالیا (1980)، ساختمان گالری ملی استرالیا (1982)، ساختمان موزه ملی استرالیا (2001) و گالری پورتره ملی استرالیا (2008) اشاره کرد. تمام این تسهیلات و مؤسسات در مکان یا نزدیکی دریاچه بورلی گریفین واقع شدهاند.
در 9 مه 1988 یک کاخ بسیار بزرگتر برای پارلمان جمهور در تپه کاپیتال افتتاح شد. این مجتمعهای شگفت انگیز تالارهای پارلمانی، فضاهای عمومی، ادارات و سایر تسهیلات جایگزین کاخ از مد افتاده پارلمان شدند، که حدود 60 سال سن داشت. مراسم بزرگ افتتاحیه این مجتمع یکی از بخشهای اصلی جشن 200مین سالگرد استرالیا بود. این مراسم در سراسر کشور و برای متمایز ساختن 200مین سالگرد رسیدن اولین ناوگان از انگلیس و بنیانگذاری سکونت اروپاییها در مکانی که در سال 1788 به سیدنی شهرت یافت، انجام شد.
در دسامبر 1988 حکومت کاملاً مستقل منطقهی پایتخت استرالیا اعلام شد. این اقدام توسط پارلمان فدرال، که این منطقه را به بدنه سیاسی پادشاهی ملکه الیزابت دوم تبدیل کرد، انجام گرفت.
در سال 1992 کانبرا به عنوان میزبان سومین نشست انجمن جهانی کلیساها انتخاب شد.
قرن بیست و یکم
در سال 2000، به عنوان سرآغاز قرن جدید، چندین مسابقه فوتبال مهم سیدنی 2000 در استادیوم بروس برگزار شد.
در 18 ژانویه 2003 آتش سوزی مراتع، که در حال سوزاندن حیات وحش غربی دوردست کانبرا بود، خطوط مهار آتش سوزی را درنوردید و بخشهایی از شهر را نیز فرا گرفت. قبل از این که تغییر آب و هوا مهار آتش سوزی را ممکن سازد، حدود 500 منزل مسکونی نابود شدند. به ویژه حومه دافی به شدت آسیب دید و حدود 200 منزل مسکونی در آتش سوختند. 4 نفر در آتش سوزی جان خود را از دست دادند و تعداد بسیار بیشتری هم آسیب دیدند.
توسعه کانبرا همچنان ادامه دارد. ساخت و سازهای جدید اخیر در حال اجرا شامل مرکز شهر گونگالین، حوزه غربی شهر و توسعه سواحل کینگ استون میشوند. در 5 مارس 2004، طرح فضای کانبرا برای توسعههای آتی شهر انتشار یافت. طرحهای 2005 نیز برای توسعه مناطق جدیدی از ناحیه غربی دریاچه بورلی گرفین، زمینهایی که قبلاً توسط کشت کاج اشغال شده بود، در نظر گرفته شد.
جمعیت کانبرا در دورههای مختلف
جمعیت منطقه پایتخت استرالیا:
1911: 1714
1930: 9000
1945: 13000
1957: 39000
1960: 50000
1966: 96000
1971: 146000
1976: 203100
1983: 235000
1988: 270000
2000: 311000
2011: 356000
2016: 395000
مکانهای مهم
مکانهای مهم فراوانی از مردم آبوریجنال در و پیرامون کانبرا، به ویژه در ناحیه پیالیگو، وجود دارند:
- شبه جزیره آکتون اکنون خانه مؤسسه استرالیایی مطالعات آبوریجنال و جزیره نشینان تورس استریت است.
- کوه اینزلی و کوه سیاه سینههای زن روحانی خوابیده در منطقه کانبرا هستند. در کوه سیاه یک کمپ سیاه هم وجود داشت (یک کمپ تجاری زنان که برای انجام عمل زایمان به آن مراجعه میکردند).
- مکان کاخ پارلمان، زهدان زن روحانی خوابیده در منطقه کانبرا به حساب میآید.
- رودخانه مولونگو، که قبلاً به نام لایم استون و رودخانه فیش شناخته میشد، تأمین کننده غذای مردمان بومی (ماهی، لاکپشت و خرچنگ) است.
- ناحیه پردیس دانشگاه ملی استرالیا در اطراف نهر سولیوان، که مردم انگامبری به آن نهر انگامبری میگفتند، یک اردوگاه بود.
- مردم آبوریجنال در تمام طول سال در تپه سرخ کمپ میزدند. آنها همچنین در دوران ساخت کاخ قدیمی پارلمان در دهه 1920 به این مکان رفتند.
- آبوریجنالها سایت خاک سرخ (که اکنون توسعه یافته) را به عنوان خاک تجارت و استفاده شخصی (آرایش بدنشان در هنگام رقص و آواز و جشن) به کار میگرفتند.
- نمایشگاه کوین بیان یک اردوگاه بود که قبرستان مردم آبوریجنال را تشکیل میداد. در 1841 و پس از آن مردم آبوریجنال در آغاز زمستان به منظور توزیع پتوی حکومتی در این مکان تجمع میکردند.
- همچنین کانال شکستن سنگ شنی توگرانونگ وجود دارد. زنان انگامبری در زمانی که مردها میلهها را تیز میکردند، در این مکان با استفاده از دانههای محلی نان تهیه میکردند.
- درخت قایق رانی وانیاسا، یک درخت آدامس است که در اواخر 1800 و اوایل 1900 برای ساخت قایق به کار گرفته میشد. این قایق در چند تابستان در رودخانه مولونگو مورد استفاده قرار میگرفت.
دربارهی استرالیا بیشتر بدانید:
مهاجرت به استرالیا
ایالت های استرالیا
زبان استرالیا